من عاشق

دل نوشته ها

۹ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

این روزا...


ایـن روزا مـیـگـذره بـا تـمـوم خـوبـی هـا و بـدی هـاش..مـیـگـذره بـا هـمـه قـشـنـگـیـو زشـتـی هـاش...شـبـاشـم مـیـگـذره...بـاهـمـه ی تـنـهـایـیـاش...بـا هـمـه ی دلـتـنـگـیـاش...یـه روزی صـدای قـهـقـه خـنـدمـون تـا اسـمـون مـیـرسـیـد... یـه روزم صـدای گـریـمـونـو بـا ریـتـم دوش اب حـمـوم تـنـظـیم میـکـردیـم تـا کـسـی صـداشـو نـشـنـوه...یـه روز خـوشـحـالـشـون کـردیـم...یـه روز نـاراحـتـمـون کـردن....یـه روز حـسـرت داشـتـیـم یـه روز ارزو بـه دلـمـون گـذاشـتـن...مـیـدونـم مـثـه مـنـم یـه شـبـایـی داشـتـیـد کـه از دسـه خـدا هـم کـاری بـر نـمـیـومـد...

 

 



 

شـبـایـی کـه بـغـضـتـون از اسـمـونـم مـیـزد بـالــا...گـذشـت دیـگـه نـگـذشـت؟؟؟؟گـذشـت امـا چـجـوری...هـعـی...یـه روزی دوسـت داشـتـیـم امـا دوسـمـون نـداشـتـن...یـه روزی دوسـمـون داشـتـن امـا دلـی نبـود کـه دوسـشـون داشـتـه بـاشـیـم...یـه روزایـی جـوون شـدیـم امـا تـا شـبـش پـیـر شـدیـم...از دسـه غـصـه هـامـون...یـه روزایـی یـواشـکـی عـاشـق شـدیـم ...یـواشـکـی دیـدیـمـش...یـواشـکـی دلـمـون بـراش ضـعـف رفـت...امـون از گـریـه هـای یـواشـکـی بـیـادش اونـم از سـر دلتـنـگــی..یـه شـبـایـی پـر حـرف بـودیـم سـکـوت کـردیـم...یـه روزایـی وابـسـتـه شـدیـم بـدون ایـنـکـه بـخـوایـم...یـه روزایـی هـم جـدا شـدیـم بـازم بـدون ایـنـکـه بـخـوایـم...یـه شـبـایـی اصـن نـگـذشـت امـا مـا ازش گـذشـتـیـم..چـجـوریـش مـهـم نـیس..


یـه شـبـایـی هـم بـد گـذشـت...سـخـت گـذشـت ...بـا درد گـذشــت...یـه شـبـایـی داد زدیـم امـا جـز دلـمـون هـیـچ کـس صـدامـونـو نـشـنـیـد...یـه شـبـایـی هـمـه چـی بـود الـا اونـی کـه بـایـد مـیـبـود...یـه شـبـایـی هـوا عـجـیـب دونـفـره بـود اما هـمـون شـبـا مـا بـودیـمـو تـنـهـایـیمون..یـه شـبـایـی روی مـاه و سـتـارهـا رو هـم کـم کـردیـم بـا دردامـون...صـبـح شـد مـاه و سـتـاره رفـتـن امـا مـا هـنـوز بـیـدار بـودیـم...یـه روزایـی دلـمـونـو دادیـم یـه شـبـی شـکـسـتـه شـو پـسـمـون دادن ...یـه روزایـی خـاطـره سـاخـتـیـم یـه شـبـایـی رویــا....یـه شـبـایـی بـیـاد خـاطـره هـامـون خـوابـمـون بـرد تـا بـه امـیـد رویـاهـامـون بـیـدار شـیـم...یـه شـبـایـی خـاطـرهـا بـود امـا نـه امـیـدی بـود نـه رویـایــی...یـه شـبـایـی بـه یـادش بـالـشـت مـونـو بـغـل کـردیـم بـاهـاش حـرف زدیـم...بـاهـاش رویـا سـاخـتـیـم..مـثـه دیـوونـه هـا..یـه شـبـایـی هـم هـمـون بـالـشـت بـود کـه اشـکـامـونـو دیـد و پـاک کـرد و دم نـزد...یـه روزایـی خـنـدیـدیـم امـا بـغـضـمـون گـرفـت ...یـه شـبـایـی بـغـض کـردیـم امـا خـنـدیـدیـم...یـه شـبایـی رو بـا یـه اهـنـگـهـای خـاص سـر کـردیـم...

هـی گـذاشـتـیـمـشـون رو تــکرار تـا صـبح فـقـط اونـو گـوش مـیـکـردیـم...یـه روزایـی دلـمـونـو خـوش کـردیـم بـه مـعـجـزه...شـایـد کـسـی دوبـاره بـیـادو هـمـه چـی بـشـه مـثـه روز اول امـا نـشـد کـه نـشـد...یـه روزایـی حسـودیـمـون شـد بـه یـه کـسـایـی...بـغـض کـردیـم...یـه شـبـایـی نـداشـتـه هـامـون بـیـشـتـر از داشـتـه هـامـون بــود...یـه روزایـی یـه چـیـزایـی دیـدیـم کـه از توو داغـونـمـون کـرد..یـه شـبـایـی نـفـسـمـون بـرید از ایـن هـمـه بـغـض...یـه شـبـایـی نـفـس کـم اوردیـم...امــا دووم اوردیــم... یـه روزایـی فـقـط زنـده بـودیـم ...زنـدگـی نـکـردیـم...یـه شبـایـی زنـده هـم نـبـودیـم فـقـط بـودیـم...هـمیـن..یـه روزایـی بـا یـه کـسـی کـل دنـیـا رو حـریـف بـودیـم یـه روزایـی هـم بـا کـل دنـیـا یـه نـفـر رو هـم حـریـف نـبـودیـم..خـیـلـی هـا خـواسـتـن مـا رو بـسـازن امـا خـرابـمـون کـردن...خـیـلـی هـا خـواسـتـن هـمـدردی کـنـن امـا شـدن خـوده درد واسـه مـا...یـه روزی ...یـه شـبـی.. دلـمـونـو بـد شـکـسـتن...از هـمـه ی ایـن روزا و شـبـا هـم بـگـذرم امـا..از دلـــــــــــــم نـمـیـگـذرم ...

۲۷ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۰۵ ۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ADRINA MOFRAD

خبرداری...

خبر داری که دارم پیر میشم

با سیگار و خیابون سیر میشم

که دنیام شده قد چند تا کوچه

که دستام خیلی وقته بی تو پوچه

صدای سرفه هام تلخه مثل اخم توی عکسام

چه گودی زیر چشمامه به عمق چاله دنیا

کل دنیام مال تو خوب و بدش

روزای آخرمو با عشق باشم

واسه انگشتای سردم رو احساس

نسخه دارومو آتیش می کشم

خبر دارم از احوال شلوغت

از اون معصومیت های دروغت

که همراهات شدن آهن پرستا

شدی بازیچه خوش رنگ دستا

صدای خنده هات کوکه مثل ساز بدون سیم

تو از بیرون تماشایی مثل سامسونت خالی

کل دنیام مال تو خوب و بدش

روزای آخرمو با عشق باشم

واسه انگشتای سردم رو احساس

نسخه دارومو آتیش می کشم


۲۷ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۱۶ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ADRINA MOFRAD

عشقم

عشقم تا ته خط با تو رفتم و عشقت همیشه زندگی منه

چشمامم به تو و چشم تو زل زده چشمات زبون چشماممو خوب بلده

مثل یه پنجره رو به بارونی چیزی نگم همه چیزو تو می دونی

یه نفس از من جدا نشو تا ابد نمی خوام بازم شروع شه روزای بد

مثل یه پنجره رو به بارونی چیزی نگم همه چیزو تو می دونی

یه نفس از من جدا نشو تا ابد نمی خوام بازم شروع شه روزای بد

گاهی همه چی جز تو بی معنیه سخته می دونم بی تو یه ثانیه

شاید یروزی عاشق من بشی شاید بشم همونی که عاشقشی

مثل یه پنجره رو به بارونی چیزی نگم همه چیزو تو می دونی

یه نفس از من جدا نشو تا ابد نمی خوام بازم شروع شه روزای بد

مثل یه پنجره رو به بارونی چیزی نگم همه چیزو تو می دونی

یه نفس از من جدا نشو تا ابد نمی خوام بازم شروع شه روزای بد


                                           

 

۲۶ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۵۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ADRINA MOFRAD

نگران توام

نگرانم از اینکه جدا بشی از منو تقدیرم

نرو دل نکن از من اگه بری بعد تو میمیرم

به خدا تو دلم نمی تونه بگیره کسی جاتو

نگرانم از اینکه بگیرن ازم تب دستاتو

نگران توام تو عزیز منی

خودتم می دونی همه چیز منی

روبرومی و عکس رو میز منی

نگران توام تو عزیز منی

می دونم می دونی همه چیز منی

روبرومی و عکس رو میز منی

نگرانم از اینکه بگم که دیگه بات قهرم

حتی شوخی اینکه که قراره نبینمتم زهره

بخدا که جدا شدن از تو برام ته دنیامه

نگرانمو شاهد اشکمه کاغذ این نامه

نگران توام تو عزیز منی

خودتم می دونی همه چیز منی

روبرومی و عکس رو میز منی

نگران توام تو عزیز منی

می دونم می دونی همه چیز منی

روبرومی و عکس رو میز منی





                                                                                         

۲۳ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۱۱ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ADRINA MOFRAD

بی تو امشب

بی تو امشب ، دارم آتیش می گیرم
تو نباشی ، تک و تنها می میرم
دل تنگم ، دیگه طاقت نداره
با خیالت ، دوباره جون می گیرم

تو نخواستی که به یادم بمونی
تو سکوت شب سردم بخونی
تو می خواستی پا بذاری روی قلبم
که شکستی ، دلمو ، خوب می دونی

کاش تو رو باز ندیده بودم ، دل از عشقت بریده بودم
هنوزم به پات نشستم ، یاد تو هستم
کاش تو رو باز ندیده بودم ، دل از عشقت بریده بودم
هنوزم به پات نشستم ، یاد تو هستم

یه روز هدیه داد ، عطش چشمات
به من خسته ، تب دستاتو
تا تو رو دیدم ، دل به تو دادم
غم بی کسی ، رفت از یادم

تو بگو چرا ، رفتی از پیشم
اگه بد کردم ، خوب تو می شم
جای عاشقی ، جای دل بستن
با یه اشتباه ، دلمو نشکن
با یه اشتباه ، دلمو نشکن

کاش تو رو باز ندیده بودم ، دل از عشقت بریده بودم
هنوزم به پات نشستم ، یاد تو هستم
کاش تو رو باز ندیده بودم ، دل از عشقت بریده بودم
هنوزم به پات نشستم ، یاد تو هستم

بی تو امشب ، دارم آتیش می گیرم
تو نباشی ، تک و تنها می میرم
دل تنگم ، دیگه طاقت نداره
با خیالت ، دوباره جون می گیرم

تو نخواستی که به یادم بمونی
تو سکوت شب سردم بخونی
تو می خواستی پا بذاری روی قلبم
که شکستی ، دلمو ، خوب می دونی

کاش تو رو باز ندیده بودم ، دل از عشقت بریده بودم
هنوزم به پات نشستم ، یاد تو هستم
کاش تو رو باز ندیده بودم ، دل از عشقت بریده بودم
هنوزم به پات نشستم ، یاد تو هستم

کاش تو رو باز ندیده بودم ، دل از عشقت بریده بودم
هنوزم به پات نشستم ، یاد تو هستم
کاش تو رو باز ندیده بودم ، دل از عشقت بریده بودم
هنوزم به پات نشستم ، یاد تو هستم

 

۲۳ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۰۷ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
ADRINA MOFRAD

لحظه خداحافظی

لحظه ی خدافظی به سینه ام فشردمت

اشک چشمام جاری شد دست خدا سپردمت

دل من راضی نبود به این جدایی نازنین

عزیزم منو ببخش اگه یه وقت آزردمت

گفتی به من غصه نخورمی رم و بر میگردم

همسفر پرستو ها میشم و بر میگردم

گفتی تو هم مثل خودم غمگینی از جدایی

گفتی تا چشم هم بزنی میرم و برمیگردم

عزیز رفته سفر کی برمیگردی

چشمونم مونده به در کی برمیگردی

رفتی و رفت از چشام نور دو دیده

ای ز حالم بی خبر کی برمیگردی

غمگین تر از همیشه به انتظار نشستم

پنجره ی امیدمو هنوز به روم نبستم

پرستو های عاشق به خونشون رسیدن

اما چرا عزیز دل هر گز تو رو ندیدن

گفتی به من غصه نخورمی رم و بر میگردم

همسفر پرستو ها میشم و بر میگردم

گفتی تو هم مثل خودم غمگینی از جدایی

گفتی تا چشم هم بزنی میرم و برمیگردم

عزیز رفته سفر کی برمیگردی

چشمونم مونده به در کی برمیگردی

رفتی و رفت از چشام نور دو دیده

ای ز حالم بی خبر کی برمیگردی




۲۱ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۰۳ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ADRINA MOFRAD

خیلی سخته...

خیلی سخته عاشقش باشی ...ندونه
ندونه وقتی آنلاینه و باتو نمیحرفه اعصابت داغون میشه
ندونه وقتی نیستش دلت هزار راه میره که یعنی کجا میتونه باشه و از نگرانی میمیری
ندونه که وقتی کناره اسمش مینویسه ... typing قلبت از جا در میاد
ندونه وقتی که اسمتو صدا میزنه تو دلت دلشوره داری که ای کاش یه چیزی بگه که بفهمی یه حسی نسبت بهت داره
اوج سختی میدونی کجاس؟
اونجا که پیش تو بهش میگه « عشقم »

۲۱ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۱۷ ۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
ADRINA MOFRAD

خطرناک ترین ...


خطرناکترین خوردنی دنیا، گول ظاهر آدماست...
۲۰ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۰۹ ۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
ADRINA MOFRAD

آخرین بارم بود...


این آخرین بارم بود...

دیگر احساسم را برای کسی عریان نمیکنم

صداقت درمیان گرگان یعنی حماقت...

۲۰ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۰۱ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ADRINA MOFRAD